کد مطلب:312244 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:265

خروج امام حسین از مکه
گفتیم كه یزید به هر شكل ممكن در پی كشتن امام حسین (ع) یا پیمان با او بود. شهر مكه در آستانه ی اعمال حج انبوه مسلمانان را در خود جای داده بود و جاسوسان یزید در پی فرصت برای رسیدن به هدف خود یعنی شهادت امام حسین (ع) بودند.

سیدالشهدا (ع) به پاس حرم از درگیری و جنگ در مكه خودداری می كرد. آن حضرت چندان حرمت حرم را داشت كه در پاسخ پیشنهاد ابن زبیر كه می گفت: «در مسجد بمان؛ مردم گرد تو را خواهند گرفت» فرمود:

و الله لأن أقتل خارجا منها بشبر احب الی من أن أقتل فیها و لأن اقتل خارجا منها بشبرین احب الی من أن أقتل خارجا منها بشبر [1] .

به خدا سوگند، اگر یك وجب بیرون مسجدالحرام كشته شوم، دوست تر دارم تا در آن كشته شوم؛ و اگر دو وجب بیرون آن كشته شوم، در نزد من خوش تر است از این كه یك وجب بیرون آن كشته شوم.

ابا عبدالله الحسین (ع) در روز هشتم ذی حجه (سال 60 ق) با هشتاد و دو نفر از خاندان و شیعیان خود از مكه خارج شد [2] امام (ع) پیش از خروج با خطبه ای روشنگر



[ صفحه 82]



و كلامی تابناك، افق های تازه ای در برابر دیدگان سرد و خاموش مردم مكه گشود و آنان را كه هنوز نوری هر چند اندك در نهان خانه ی فطرتشان افروخته بود به یاری خویش خواند:

الحمدلله ما شاءالله و لا قوة الا بالله و صلی الله علی رسوله. خط الموت علی ولد آدم مخط القلادة علی جید الفتاة و ما أولهنی الی اسلافی اشتیاق یعقوب الی یوسف، و خیر لی مصرع انا لاقیه، كانی بأوصالی تقطعها عسلان الفلوات بین النواویس و كربلاء فیملأن منی أكراشا جوفا و أجربة سغبا لا محیص عن یوم خط بالقلم. رضی الله رضانا اهل البیت نصبر علی بلائه و یوفینا اجر الصابرین لن تشذ عن رسول الله - صلی الله علیه و آله - لحمته و هی مجموعة له فی حظیرة القدس تقربهم عینه و ینجز بهم وعده، من كان باذلا فینا مهجته و موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا فاننی راحل مصبحا ان شاء الله تعالی [3] .

ستایش از آن خداست، هر آنچه او بخواهد همان شود و جز به مدد او هیچ نیرویی نیست، و درود بر پیامبر او باد! مرگ همانند گردن بند دختران، به گردن بنی آدم بسته است. و من همانند اشتیاق یعقوب به یوسف چه مشتاق نیاكان خویشم. مقتلی برای من برگزیده شده كه ناگزیر به آن می رسم. گویا گرگ های بیابان های نواویس و كربلا را می بینم كه بندبند تنم را از هم می گسلند و شكم های خالی و مشك های تهی خود را از من می آكنند. از آن چه تقدیر شده گریزی نیست. خداوند به خشنودی ما اهل بیت خشنود است. بر بلای او بردباری می كنیم و او اجر صابران را به ما می بخشد. ذریه ی پیامبر خدا از او جدا نمی شود. آنان در حریم قدس گرد هم می آیند، چشم پیامبر به آنان روشن می شود و وعده ی خود را به آنان



[ صفحه 83]



وفا می كند. هر كس خون خویش را در راه ما می بخشد و به جان عزم دیدار خداوند كرده است، با ما رهسپار شود، زیرا من - به خواست خداوند - فردا حركت می كنم.

تنها خاندان حسین (ع) كه همراه او بودند، مانند زینب و عباس و علی اكبر و دیگران - كه درود خداوند بر آنان باد - در گروهی هشتاد و دو نفری از این دعوت امام (ع) استقبال كردند. آنان در پی كسب رضای حق جان خویش را در راه حسین (ع) سخاوتمندانه ارزانی داشتند و لقای پروردگار خویش را از جان پذیرا شدند.


[1] الكامل، ج 4، ص 38؛ وقعة الطف، ص 152 اللهوف، ص 63.

[2] الفتوح، ج 5، ص 120، امام حسين (ع) از مكه خارج شد در حالي كه اعمال عمره را به پايان برد و حج گزار نبود.

بنگريد به: روايات وسائل الشيعة ج 10، ص 246 (باب 17، ابواب العمرة) و نيز تاريخ الطبري، ج 4، ص 289.

[3] مثيرالاحزان، ص 41؛ بحارالانوار، ج 44، ص 366. آهنگ حماسي اين گفتار و رنگ و بوي خدايي آن، دل هر خواننده اي را به لرزه مي آورد. آدمي از غفلت مردمان آن روزگار انگشت حيرت به دندان مي گزد.